تقلید و ضرورت آن

تقلید و ضرورت آن

بسمه تعالی

 

آیا تقلید یعنی پیروی کورکورانه؟ تقلید دو جور داریم: تقلید عاقلانه و تقلید جاهلانه

تقلید عاقلانه یعنی مراجعۀ غیر متخصص به متخصص. این کار در همۀ انسان ها حتی افراد دانشمند و فرهیخته نسبت به کارهایی که تخصص ندارند رواج دارد.

مثال: اگر کسی که فوق تخصص قلب است دستگاه کامپیوترش ایراد سخت افزاری پیدا کند در فرضی که  خود این شخص، در این کار وارد نیست آیا برای درست کردن آن دستگاه با پیچ گوشتی به جان کامپیوتر می افتد؟ یا مراجعه به متخصص می کند؟

مراجع تقلید هم در بعضی امور که خود وارد نیستند تقلید می کنند مثلا به پزشک مراجعه می کنند و تمام دستورات او را اجرا می کنند. (یکی از پزشکان امام خمینی گفته بود ما هرچه دستور پزشکی به امام می دادیم امام مو به مو اجرا می کرد)

فهم دین تخصص می خواهد. یک مرجع تقلید گاهی بعد از حدود سی سال درس خواندن و تحصیل مقدمات اجتهاد وقتی به مرتبۀ اجتهاد می رسد تازه  برای فهم یک مسأله گاهی چند روز شبانه روزی، وقت می گذارد تا با مراجعه به ده ها کتاب روایت و کتاب های فقهی، بتواند فتوا بدهد. و خودش توجه دارد اگر جستجویش کامل نباشد خطر نسبت دروغ به خدا و پیامبر وجود دارد. یعنی اگر بدون مطالعۀ کامل فتوا بدهد و اشتباه درآید به خدا و معصومان دروغ بسته است.

نوع دیگر تقلید: تقلید جاهلانه یعنی مراجعۀ به غیر متخصص مثل تقلید مشرکان از پدران بی عقلشان در بت پرستی

پس تقلید دو گونه است مثل چاقو که دو نوع کاربرد دارد: اگر در دست جراح متخصص باشد انسانی را از مرگ حتمی نجات می دهد یعنی احیاء می کند و دستش را هم می بوسند و میلیونها تومان حق الزحمه به وی می دهند اما همین چاقو در دست چاقوکش یاغی بی سواد که شکم مردم را در دعوا سفره می کند. و باعث گرفتن حیات انسان ها می شود چنین انسانی را مجازات هم می کنند. 

متأسفانه برخی از افراد عیب جو که با پز روشنفکری به تقلید از مراجع ایراد می گیرند خودشان درمسائل دینی از مامان بزرگ یا مامانشان تقلید می کنند. من برخورد کرده ام برخی جوانها که به تقلید اشکال دارند نحوۀ نمازخواندن و وضو گرفتنشان با تقلید از اطرافیانشان است نه با مطالعۀ رساله.

نکتۀ دیگر: در جامعۀ ما هرکاری تخصص می خواهد و غیر متخصص ها در بسیاری از امور به خود جرأت اظهار نظر نمی دهند مثلا در مورد قانون نسبیت انیشتین یک انسان ناوارد نظر نمی دهد یا در مورد فیزیک کوانتوم یک کم سواد اظهار نظر نمی کند ولی متأسفانه در برخی امور از جمله در دین همه خود را صاحب نظر می دانند . به نظر من این حکم خلاف عقل است. یعنی خلاف عقل من! در جلسۀ دیگر در مورد مقدار دخالت عقل در احکام شرع توضیح می دهم.

 

 




:: موضوعات مرتبط: مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: تقلید و ضرورت آن"تقلید ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد احمدی
تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: